شهید حشمت الله اسلامی
نام پدر : حیدر
تاریخ تولد : 1347/07/21
محل تولد : چلندر
تاریخ شهادت : 1365/04/07
محل شهادت : چنگوله
شغل : دانش آموز
تحصیلات : اول راهنمایی
وصیت نامه شهید حشمت الله اسلامی
حمد و سپاس مخصوص خدایی است که ترسندگان را ایمنی بخشد ، صالحان را نجات دهد ، ضعیفان را بلند گرداند ، گردنکشان را خوار سازد ، پادشاهان را هلاک سازد و مستضعفان را بجای آنان بنشاند . الله اکبر ، الله اکبر ، الله اکبر
ای خدا هرگز فکر نمیکردم که من مشغول نوشتن وصیت نامه شوم . اصلا در عالم رویا هم نمیدیدم ولیکن این لطف توست که مرا به اینجا رسانده است و در آستانه عملیاتی بزرگ قرار داده است .
درود بر پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) و سرور شهیدان امام حسین (ع) که معلم شهادت است و با درود و سلام بر مهدی (عج) ، مصلح جهان و نائب بر حقش رهبر کبیر انقلاب اسلامی ، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، عزیزترین عزیزان قلب ملت ایران نائب الامام خمینی بت شکن و با درود به شهدای گلگون کفن که با ایثار خون خود ، نظام طاغوتی و اسارت بار شاهنشاهی را که بر پایه کفر و شرک و بت پرستی بو ، به رهبری پیامبر گونه ی امام خمینی توانستید ویران نمایید .
با درود و سلام بر امت قهرمان وشهید پرور و با درود گرم و مملو از محبت به خانواده ی عزیزم ، به پدر و مادر مهربانم که با زحمات خود مرا به اینجا رسانده اند ، که بفهمم امانتی بیش نیستم و باید این امانت را به صاحب اصلیش بازگردانم .
اول سخنم با شماست ؛
از شما ممنونم و سپاسگزارم این راهی را که من پیش گرفتم اصلا بازگشتی وجود ندارد . چون تبارم به حسین (ع) می رسد و رهبرم خمینی است . راهمان را علی (ع)بر صفحه تاریخ حک کرده استو همراهان و یارانم رزمندگان همرکاب امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف هستند .
در این لحظات با غرور عقاب ، سربلندی خورشید ، کفر جهانی غرب و شرق و نوکر جیره خوارشان صدام یزید کافر و یاران داخلی مرتجعش ، منافقین را به نبردی جانانه ، آنچنانکه لایق رزمندگان مسلمان است ، می خوانم و همچنین چون معلم ما علی (ع) است وا ومی گوید به میدان نبرد که وارد شدید هرگز پشت به دشمن نکنید و ما به جبهه آمدیم تا انتقام خون شهدا را بگیریم .
(خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهشت خریداری کرد . آنها رد راه خداوند جهاد می کنند که دشمن دین را بکشند یا خود کشته شوند این وعده قطعی است بر خدا وعده ای است که درتورات و انجیل و قرآن یاد فرموده است )(توبه آیه 110)
اکنون که این شهادت نامه را می نویسم ، نه به معنای آن است که امیدوارم به شهادت هستم هرگز ، چرا که لیاقت و استعداد پذیرش آن را در وجود خود نمی یابم ولی از طرفی نمی توان لطف و رحمت الهی مایوس شد که یاس در مکتب ما گناه است در این صورت اکر سعادتی شد و کشته شدم در این جهاد فی سبیل الله وصایایی با شما دارم .
ای امت حزب الله و ای پیروان و امیدهای امام زمان (عج) ، ای قائمان احکام اسلام ، ای کسانی که امروز خدا و پیامبرش و امام زمانش چشم به شما دارند و به وجود شما افتخار میکنند . توصیه ام به شما این است که همیشه در فکر این دو جریان تاریخی باشید که مبادا دوباره تکرار شود که اگر تکرار شود وایبه حال شما که در همین عصر و زمان و در عصرهای آینده و نسل های آینده جز ننگ و در قیامت جز عذاب برای شما نخواهد بود . این دو جریان این است :
1 – ماجرای مسلم و کوفه
2 – جریان طلحه و زبیر
می خواهم به شما بگویم امام را تنها نگذارید .
از شما برادران انتظار دارم که در هر حال و همیشه یار ویاور و همراه ولایت فقیه ، در این زمان ، امام عزیزمان این فرزند پاک پیامبر باشید . اسلحه ای را که از دستمان افتاده شما بر دوش گیرید و با دشمنان خدا پیکار کنید .
من برای دفاع از اسلام در مقابل هجوم کفار به کشورهای اسلامی خود و در غیبت کبری امام زمان (عج) و نائب بر حقش ولی فقیه امام خمینی برای جهاد در راه خدا و اجرای قسط الهی آگاهانه به میدان جنگ با دشمنان خدا و اسلام می روم تا وظیفه شرعی خود را انجام دهم .
((آنانکه به دین اسلام گرویدند و از وطن خود مهاجرت کردند و در راه خدا جها کردند امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آنها بخشاینده و مهربان است .))(بقره آیه 218)
چقدر شهادت دراه خدا زیباست و مانند گل سرخ خوشبو و در این سرزمین همانند جنگ های بدر و خندق صدر اسلام احساس می کنم که در کنار پیامبرم ، هر لحظه در جلو چشمانم امام زمانم را می بینم و چشمم در تاریکی به جمالش افتاده است ، اگر لیاقت داشتم که در رکابش شهید شوم و به این درجه رفیع نائل آیم .
الهی ، همقطارانم را پیروز گردان تا بر لشگر کفار غالب گردند .
پدر و مادر عزیزم ؛
دوست ندارم شما را ناراحت باشید و باید به من قول بدهید اینطور نخواهد بود اگر من چیزی هم شدم باید غم به چهره نیاورید و حتی گریه نکنید ، بلکه شاد باشید من امانتی بودم در دست شما و چه بهتر این امانت در راه خدا شهید بشود . حیات ما از اوست و رفتن ما هم به سوی او خواهد بود .
مادر دیگر وقت سفر کردن است . بار دیگر باید کوله بارم را بر پشت خسته خودم بگذارم و از این دیار سفر کنم .
تو ای مادر ؛
دیگر مرا هرگز نخواهی دید ، هنگام خداحافظی سر رسیده است و من با دلی شاد راهی رفتن هستم ، هنگام خداحافظی که در چشمان تو ای مادر نگاه می کنم اشکهایت حلقه زده و آن چشمان مرا با خیالی ناراحت راهی آن سفر می کند .
اکنون تو ای خواهر و برادر ؛
فریب این چند روز دنیا را نخورید همچنانکه برای این دنیا تلاش می کنید ، قدری هم برای آخرت ، اعمال خود را خالص گردانید و دین خدا را با تمام وجودتان حفظ کنید . چون هدف ما تنها شکست صدام و عراق نیست بلکه هدف نهایی ما از بین بردن تمامی دولت های استعماری و استقرار پرچم لا اله الاالله در سرتا سر عالم است .
مادرم ؛
وقتی گلوی علی اصغر حسین (ع) را با تیر سوراخ نمودند ، حسین (ع) خون علی اصغر را به هوا پرتاب نمود ، این نشانه چیست ؟ نشانه این است که خون علی اصغر ، که بر زمین ریخت ، بذر و نهال علی اصغرها را بیافزود .
خدایا ! این جنگ و جهاد وشهادتم را قبول بفرما .
وصیت من به تمامی همکلاسی ها و دانش آموزان این است که درس را کنار نگذارند و سنگر مدرسه را خالی نکنند ، چون دشمن دنبال فرصت است و از راههای مختلف به این انقلاب ضربه می زند و دانش آموزان در محیط مدرسه هوشیار باشند و گروهکهای ضد انقلاب که در محیط مدرسه فعالیت می کنند ضربه ای آنچنان محکم به آنها بزنند که نتوانند از جایشان بلند شوند .
وصیت من به گروه مقاومت در تمام محل این است که هر شب نگهبانی بدهند و پایگاه را ترک نکنند .
همچنین به انجمن اسلامی و به همه سفارش می کنم که هر هفته دعای کمیل را بر مزارشهدا برقرار کنند ، چون دشمنان از این دعاها و گریه های مردم مستضعف می ترسند و خوار و ذلیل می شوند .
وصیت آخر من این است که شما مردم مسلمان ایران با آگاهی و قاطعیت تمام منافقین داخلی و گروهکهای وابسته به اجانب را شناسایی و به مقامات دولتی معرفی نمایید ، زیرا آنها می خواهند ما را به اجانب فروشند .
دائی جان مرا در جوار شهید سلمان بخاک بسپارید . بالای سرم تمثال رهبر انقلاب اسلامی را قرار دهید تا بعد از مرگم هم با من باشد .
شکر خدا را که انبیا را با حجتی چون خمینی به ما نشان داد . حمد و سپاس خدار را که ما را در انتخاب راه و روش یاری و توان داد . خدایا تو را به حجت و خلیفه روی زمینت خمینی کبیر قسمت می دهم از سر گناهان من حقیر و عاجز بگذر .
خدایا ؛
امیدوارم که مرا به درگاهت بپذیری و با شهدای صدر اسلام محشور بگردانی . درآخر از همه ی شما می خواهم که از من راضی باشید و مرا ببخشید و حلالم کنید . خداوند انشاءالله به شما صبر و تحمل عنایت فرماید .
پروردگارا ؛
عمر شریف رهبر انقلاب امام خمینی را طولانی بفرما ، خدایا انقلاب ما را جهانی کن و به انقلاب حضرت مهدی (عج) متصل بفرما . پروردگارا ما را بیامرز و شهیدمان گردان .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
برقرار باد پرچم خونین اسلام در سراسر گیتی .